اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم چتر نداشتیم خندیدیم دویدیم وبه شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم.
دومین روز بارانی چطور؟
پیش بینی اش را کرده بودی چتر آورده بودی و من غافلگیرشدم سعی می کردی من خیس نشوم و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود.
و سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد.
وچند روز پیش را چطور؟به خاطر داری؟
که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم...
فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم تنها برو..
پیغام مدیر
تمام دارایی ام
بد دردیست
فریب...
زندگی را سخت نگیر
همگام شدن با سرنوشت...
کتاب عشق
تکیه گاه عشق من ...
عشق را پنهان میکنم
طراحی اسم مرتضی و ترنم
عشق امروزی
تو مجازی دل نبند
عکسهای عاشقانه زیبا و نوشته های عاشقانه جدید
ساخت عکس های زیبا با نام شما
جمله عاشقانه
عصر تنهایی
...
به سلامتی اونایی که
زن که باشی...
پیاک های عاشقانه عید نوروز
بی مادر شدم
خیانت...
...